کمی دیرتر
کتاب، صمیمی و روان از زمستان نفسانیات و وضعیت موجود انتظار مدعیان دروغین آغاز می شود تا بهار سبک انتظار مدعی واقعی... .
کتاب تو را از زمستان علوم غریبه و عزلت نشینی های منقطع از مردم و ریاکاری های عوام فریبانه به بهار انتظاری پویا و شکوفا و خلوتی در جلوت و در سینه ی جمعیت می برد.
کتاب این گونه شروع می شود...: دعوت خصوصی از یک سری از مدعیان انتظار برای پیوستن به سپاه حضرت جهت امر ظهور... و پاسخ آن مدعیان که طیف های مختلفند و تو خود را با خیلی ها همراه می بینی، با آن دانشجو، با آن فعال سیاسی، با آن مقام عالی وزارت ووو .
شاید به لحاظ ادبی و بیانی در سطح سایر آثارش قرار نگیرد اما به لحاظ محتوایی و روایی حتما حرف های شنیدنی برای گفتن دارد. حرف هایی که اگر بارها هم شنیده باشیم این بار از منبر وعظ حضرت شجاعی شنیدنی مظاعف دارد.
البته سید به درستی اشاره کرده که هدف از انتظار نباید دیدار با امام زمان باشد، و بعد تو را به این نقطه می رساند که اگر منتظر واقعی باشی امام زمان خود به دیدارت می آیند. البته الگوهایی که در این کتاب معرفی می شوند می توانست کاملتر و جامع تر باشد مثلا خوب است یکی مثل کربلایی محمد قفل ساز را معرفی کرد اما جای معرفی سبک الگوی انتظاری که حضرت امام روح الله ترسیم می کند... خالی است.
نکته دیگری که شاید جزئی به نظر برسد اما به نظر من مهم است قضیه ریش و ریشه است. نکته این است که در کتاب ریش نمادی برای دین داری نیست، در حالی که ریش فتوای فقهی است و فتوای فقهی شوخی بردار نیست.
به هر حال در این فقر بازار کتاب های ارزشمند، این کتاب را برای مطالعه و داشتن لحظاتی خوش با آن پیشنهاد می کنم.
درد سیدمهدی های شجاعی افزون باد


آمده ایم تا برویم...