سیر من الآبولوجی الی الفایدروس

مطالعه آثار فلاسفه بزرگی چون افلاطون و ارسطو، می تواند کمک بزرگی به فهم فلسفه اعم از فلسفه اسلامی و فلسفه غرب باشد. در زندگی نامه بسیاری از دانشمندان: چون نیوتن و انیشتین و هایزنبرگ و... و فلاسفه (عموما این گونه اند: خصوصا افرادی چون هگل که تاریخ فلسفه را فلسفه می دانند) که کنکاش می کنیم میبینیم که از اندیشه این فلاسفه استفاده کرده اند. هرچند فلسفه ناب اسلامی قطعا با فلسفه یونانی متفاوت است اما برای فهم فلسفه های موجود  ناگذیر از مطالعه این آثاریم. حضرت امام خمینی ضمن تمجید از این بزرگان با ادبیاتی چون :«او-افلاطون- در باب الهيات آراي متين محکم دارد که شيخ شهاب الدين سهروردي و صد المتالهين ، فيلسوف شهير اسلامي بعضي از آنها را مبرهن و مدلل کرده اند، مثل قول به مُثُل افلاطونيه و مثل معلقه» اما ایراداتی را به این فلاسفه وارد می دانند من جمله: «مسئله بعثت يک تحول علمي - عرفاني در عالم ايجاد کرد که آن فلسفه هاي خشک يوناني را که به دست يوناني ها تحقق پيدا کرده بود و ارزش هم داشت و دارد، لکن مبدل کرد به يک عرفان عيني و يک شهود واقعي براي ارباب شهود»

روش فلسفی افلاطون مبتنی بر دیالکتیک است. دیالکتیک در نگاه افلاطون، سیرعقلی از جایی که هستیم و رهنمون شدن به جایی که باید باشیم-در نگاه افلاطون درک عالم مثل- و فهم و ادراک کلیات و مفاهیم است. این روش نه تنها در هر یک از رساله های افلاطونی در قالب محاورات پیاده شده که در مجموعه آثار افلاطون نیز به چشم می خورد و اگر مجموعه رساله های افلاطونی را در نظر بگیریم این صیرورت قابل درک است.

اما سیر مطالعاتی پیشنهادی آثار-رساله های- افلاطون توسط یکی از اساتید ما: ستاره دارها را بنا به پیشنهاد استاد میتوانید بار اول نخوانید اما در دفعات بعد آن ها را هم حتما بخوانید.

مرحله اول: 1- آپولوژی :دفاعیه سقراط   2-کریتون   3- ائوثفرون   4- آلکیبیادس*  5- لاخس  6- لوسیس        7- خارمیدس 8 - هیپیاس بزرگ  9- هیپیاس کوچک*  10- پروتاگوراس  11-  گرگیاس  12- ایون  13- ائوثودمس 14- منکسنس  15- کراتولس  16-فیلبس

مرحله دوم: 1-جمهوری 2- سیاسی 3- کریتیاس* 4- تیمایس 5- قوانین 6- اپینمس*

مرحله سوم: 1-ثئایتتوس 2- نامه هفتم 3- منون 4- فایدون 5- سوفسطایی 6- پارمنیدس

مرحله چهارم: 1-مهمانی 2- فایدرس

پی نوشت: مجموعه آثار افلاطون کاری از انتشارات خوارزمی است که متاسفانه بنا به دلایل واهی من جمله تمایل این انتشارات به افزایش قیمت این مجموعه و مخالفت وزارت ارشاد، بیش از یکسال است که تجدید چاپ نشده و عملا جز در بازار سیاه یافت نمی شود. اما انتشارات هرمس 15 رساله از این رسالات را در قالب 4 رساله، پنج رساله و شش رساله تجدید چاپ کرده است. فکر می کنم فعلا بهترین راه امانت گرفتن از کتابخانه باشد هرچند ان رساله ها نیز ترجمه فارسی روان و خوبی دارند. مطمئنا از مطالعه  آثار افلاطون لذت خواهید برد. موضوع برخی از این رساله ها را می دانم و برخی را نه. اما انشاالله حلقه مطالعاتیمان که تمام شد و آثار را خواندیم برای شما هم موضوعات همه رساله های افلاطونی را خواهم نگاشت.

تحول در نگاه ... تحول در سبک زندگی

امروز رفتیم دیدار حاج آقا مصباح، سخن رانیشان در باب شهید مطهری بود و علت حضور ما هم مناسبت همین روز، راستش سخن رانی خیلی به دلم ننشست. احساس کردم آن برادر بزگواری که به نمایندگی از جمع بالا رفت  و از حاج آقا محتوای سخن رانی درخواست کرد، نگاه دیگری داشت و ما هم با انتظارات دیگری در جمع بودیم. به هر حال سخن رانی تمام شد و من با سوالاتی که از قبل در ذهنم بود، مانده بودم. نمی شد کاریش کرد. سوالات بی قرارم کرده بود. باید می رفتم و می پرسیدم. نگاهی کردم. دور و برشان پر از آقایانی بود که مشتاق دیدن حاج آقا بودند. در ذهنم فقط سوالات می چرخیدند و آن لحظه به این که ممکن است حاج آقا یا اطرافیانشان برخورد جالبی با حضور من در کنارشان نداشته باشند، فکر نمی کردم. دلم را به دریا زدم و ببخشید گویان خودم را به دو قدمی ایشان رساندم. پشت ایشان به من بود و داشتند سالن را ترک می کردند. ناامیدانه گفتم: ببخشید حاج آقا و حتی انتظار شنیده شدن صدایم را هم نداشتم. ناگهان دیدم ایشان برگشتند و آقایی که حد فاصل بنده و ایشان بود را کنار زدند و با روی باز و لبخند جواب سلامم را دادند و حتی احوال پرسی. من که انتظار چنین برخوردی را نداشتم سوالاتم را فراموش کرده بودم و جوگیر شده و گفتم: حاج آقا خدا قوت و التماس دعا. یک دفعه یاد سوالاتم افتادم و گفتم حاج آقا سوال داشتم از شما. ایشان با همان روی باز گفتند: اگر مکتوب کرده اید بدهید تا پاسخ بگویم. گفتم خیر متاسفانه. اشاره کردند به روحانی سیدی و گفتند ایمیل و آدرس پستی و شماره تماس را از ایشان بگیرید. قضیه را طولانی نکنم پیگیری کردم و به نحو احسن و با نهایت ادب و حفظ حرمت ها پاسخ گو بودند. عصر که برای همسرم ماجرا را تعریف می کردم با لحن دلداری دهنده ای گفت: دیدی یک فقیه چه طور با خانم ها رفتار می کند؟ این است نگاه اسلام به زن و نه آن چه اسلام نشناس های مدعی بروز می دهند.

یاد خاطره دیگری افتادم. یکی از اقوام ما در موسسه امام خمینی از اعضای شورای مرکزی است و قرابت زیادی با حاج آقا دارد. فارغ از نقدهایی که به ایشان داشته ام یکی از بزگترین نقد هایم به ایشان این بود که همسرشان علیرغم هوش سرشار و علاقه زیاد به تحصیل و داشتن مدرک سطح 3 حوزه در منزل بودند و فعالیتی جز وظیفه مادری و همسری را انجام نمی دادند. و من میدانستم که مشکل نگاه ایشان است و نه ضعف همسرشان. تا این که چندی پیش از دخترشان شنیدم که پدرش به شدت به فعالیت اجتماعی  همسرش و ادامه تحصیل دخترش(گوینده) بر خلاف گذشته اصرار دارد. برای من جالب بود که علت این چرخش نگاه را بدانم. می گفت: این چرخش نگاه در اثر چرخش نگاه آقای مصباح در موسسه ایجاد شده است.

یادم است آقای مصباح در یکی از سخن رانی ها گفته بودند: من تا قبل از طرح ولایت، تصورم این بود که زنان درک درستی از مسایل فلسفی ندارند اما بعد  از اجرای طرح ولایت به نادرستی این طرز تلقی از زنان پی بردم و فهمیدم که اتفاقا زنان درک خوب و تحلیل گونه ای از مسایل فلسفی دارند.

این است تفاوت یک علامه با مدعیان... و این است مکتب افتخار آمیز شیعه، مکتب مخطئه که خطا، ممکن است و اصلاح، لازم و اعلام اصلاح نظر، واجب و عمل بر مبنای نظر جدید، فریضه.

·         این رفتارها باعث شد خاطرات تلخ برخوردهای نادرست برخی روحانیون و دانشجویان که به بهانه شعائر اسلامی رفتاری ناشایست با زنان دارند را فراموش کنم. کاش تا مدت ها با امثال این افراد مواجه نشوم و این احساس خوبم خراب نشود.