جسته و گریخته با زن
در باب حدیث سوال برانگیز «بهترین حالت برای یک زن آن است که نه مردی او را ببیند و نه او مردی را ببیند» به نکاتی دست یافتم که شاید شنیدنش برای دوستان خالی از لطف نباشد.
این مسئله اصل اختلاط بی مورد را زیر سوال میبرد. اختلاطی که بنا بر ضرورت نبوده است. تشخیص ضرورت هم بر عهده ی طرفین است. البته ذکر یک نکته مهم است و آن این که اختلاط هم برای زن و هم برای مرد حرام است پس این که به بهانه ی عدم اختلاط، زن را خانه نشین کنیم کاری غلط است و باید سیاست های دیگری در پیش گرفت.
اما در باب اختلاط های ضروری هم مقرراتی وضع می کند. اصل غض بصر (و نه غمض بصر: غض بصر یعنی کاهش نگاه و غمض بصر یعنی چشم را بستن ) برای مرد و پوشش و رفتار صحیح برای زن ترجمانی است از «مردی او را نبیند» و اصل غض بصر برای زن ترجمانی است برای «و او مردی را نبیند.» و الا که خود حضرت فاطمه هم با نامحرم ارتباط داشته اند.نکته ی مهم بعدی انتخاب افراد برای ارتباط است. وقتی در زندگی حضرت فاطمه دقیق شدم، دریافتم که اختلاط زیاد ایشان با افرادی چون سلمان ها بوده است تا جایی که سلمان از وصله داری چادر حضرت زهرا و زرد رویی چهره ی ایشان برافروخته می شود. یعنی افرادی که تا اندازه ای امانت داری و سلامت نفس ایشان اثبات شده است. بهتر است اگر ضرورتی در کار نیست زنان محیطهایی که سالم تر است و افراد بیشتر خود را ملزم به رعایت شئونات اسلامی می دانند انتخاب کنند.
در یکی از سخن رانی های مربوط به زمان ریاست جمهوری آقا قریب به مضمون می خواندم: اگر زنی بنا به مسئولیتش مراجعین مرد فراوانی دارد باید به شایستگی و با حفظ عفت و حیا امور ایشان را راه بیندازد.
پس اصل بحث این است که مردان نگاه و رفتار و گفتار و زنان پوشش و نگاه و کردارشان اصولی و منطبق با معیارهای دینی باشد و مهم تر از همه طهارت خیال است و فکر کردن به این نکته که ما برای هدف بزرگی که اعتلای اسلام در جهان است کار می کنیم و مدام این اهداف بازخوانی شود تا آرمان جای خودرا به امیال ندهد و کار برای اسلام به کار برای نفس تبدیل نشود.
نکته ی مهم دیگر این است که به بهانه ی شرع، حرمت و احترام جنس دیگری نادیده گرفته نشود. گاهی اوقات دیده ام که دوستانی از سر مثلا تقید با بی احترامی با دیگری برخورد می کنند که این با اصول اولیه ی کرامت انسانی تزاحم دارد. هم چنین دیده ام گاهی به بهانه ی احترام، حریم های شرع مخدوش می شود. اعتدال شعار اصلی اسلام است. هم احترام و شان انسانی جنس دیگری باید رعایت شود و هم حرمت ها و خط قرمز های شرع. دین همه ی دین است و احکام و اخلاق و حسن فعلی و حسن فاعلی و ... همه ارکان آن. نه می توان به بهانه ی دلت پاک باشد از صورت ظاهری افعال غافل شد و نه به بهانه ی حفظ ظاهر از طهارت باطن. گفته اند پیامبر عزیز با یکی از دوستان حضرت خدیجه که عطر فروش بوده است تا سال ها بعد از مرگ همسر عزیزشان دیدار داشته اند و عبایشان را برایش پهن می کردند وبه گفتگو می نشستند و گاهی که بوی عطر به مشامشان می خورده می فرمودند یاد این دوست همسرم افتادم و آنگاه به یاد همسرشان اشک می ریختند.
دوستی در کامنت های پست قبلی گفته است برای زن این افتخار نیست که وزیر شود. من اضافه می کنم که برای مرد هم همین طور. آن چه که اصل است تقواست. حال باید هم زن و هم مرد بیندیشند که چگونه می توانند متقی تر باشند. وزارت ابزاری است که هم زن و هم مرد می تواند یا در راستای اهداف الهی به کار گیرد و به اعلی علیین برسد و یا در غیر آن و به قهقرا و اسفل السافلین سقوط کند.
در باب این مسئله هم که حضور زنان در دانشگاه مانع کمال آقایان است باید بگویم اتفاقا حضور آقایان هم مانع کمال خواهران است. خوب است حال که دختران با موفقیت بیشتری در آزمون ورودی دانشگاه ها پذیرفته می شوند و در ادامه هم بهتر می درخشند سهمیه ی بیشتری برای خانم ها ایجاد شود که حضور برادران مانع از تکامل ایشان نشود. برادر من! همان قدر استدلال شما عجیب بود که این استدلال بنده. با این طرز فکر ها که نمی شود نظام طراحی کرد.در دانشگاه هم قرار نیست حتما کمال معنوی و معرفتی هم حاصل شود. دانشگاه ابزار کمال علمی است و شما می دانید که طلب علم فریضة علی کل مسلم و مسلمه. اگر کمال علمی قرین کمال معنوی معرفتی هم باشد که چه بهتر. نمی شود گفت که دختران صرفا دعای ندبه بخوانند و پسران رشد علمی کنند تا هر دو جنس تکامل یابند. نمی شود که نیمی از جامعه را که استعداد و ظرفیتش را اثبات کرده با این بهانه های واهی از کسب علم فریضه محروم کرد. باید نظام دیگری طراحی کرد وسیاست های دیگری در پیش گرفت که آسیب ها کاهش یابد.
برای خیلی از امور مثل امور نظامی و یا اقتصاد خانواده اسلام نه زن راامر کرده و نه نهی. بلکه به توان و ظرفیت زن واگذاشته است. اسلام فراخوان عمومی برای جهاد زنان نمی دهد اما اگر زنی توانش را داشت نهی نمی شود و تشویق هم می شود. این یعنی زن و فقط خود زن است که باید مسیرش را طبق مقررات اسلامی و توان و ظرفیتش اختیار کند.
ایها الفتوتاییان!
تربیت مردان در این راستا که نگاه انسانی به زن داشته باشند و تربیت صحیح زنان برای این که با حفظ زنانگی به کمال همه جانبه بیندیشند جهت بهبود شرایط زنان امری اصلی و اساسی است.
رشد یعنی کمال در همه ی ابعاد انسانی در جهت الهی. هم برای زن، هم برای مرد.
آمده ایم تا برویم...